فهرست مطالب

نشریه سفینه
پیاپی 74 (بهار 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحات 5-8
  • محمد لطفی پور*، سید علیرضا حسینی شیرازی صفحات 9-46

    انقلاب علمی و فرهنگی شیعه در عصر امامت امام باقر(ع) با مدیریت پیوسته آن حضرت و تربیت راویان کوشا و فرهنگ گستر آغاز گردید. در پرتو هدایت امام معصوم، جامعه شیعه از مرحله فقر فرهنگی گذر کرده و به مرحله شکوفایی و بالندگی رسید. زراره بن اعین یکی از آن نخبگان شیعه است که با دریافت حداکثری آموزه های دینی در جایگاه مرجعیت علمی قرار گرفته و به نشر آن معارف در بستر جامعه فرهنگی پرداخت. توجه ویژه نهاد امامت به زراره، ضرورت بازشناسی ویژگی های وی و هم چنین کارکردشناسی فرهنگی او در جایگاه مرجعیت علمی را بیش از پیش نمایان می سازد. نوشتار حاضر، با شیوه تحلیل متون حدیثی و رجالی شیعه، به این دو امر مهم پرداخته است.

    کلیدواژگان: امام باقر، امام صادق، تاریخ حدیث شیعه، زرارهبناعین، مرجعیت علمی
  • علی محمدی اشنانی*، زهرا قطبی، علی احمد ناصح صفحات 47-65

    کتاب بصایرالدرجات منسوب به صفار قمی، از جمله کتب متقدم شیعه محسوب و جایگاه مهمی در منظومه اعتقادی شیعه در مساله امامت دارد و حاوی 1881 روایت است؛ در مورد این کتاب، دو چالش؛ انتساب بصایر به صفار قمی و وجود روایات غلوآمیز در آن، بحث های زیادی را برانگیخته است. پژوهه پیش رو، به صورت توصیفی _ تحلیلی، علاوه بر بررسی شخصیت علمی صفار و نقش او در انتقال معارف اعتقادی شیعه، به بررسی کتاب بصایرالدرجات تنها اثر باقی مانده وی، پرداخته و روایات آن را، بازکاوی و بررسی نموده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که انتساب این کتاب به صفار، قطعی می باشد و بحث های چالشی برخی در انتساب بصایر به وی، از قرن پنجم نشات می گیرد که جو حاکم بر محافل امامیه، تحت تاثیر عقل گرایی، این بود که گرایش فکری اهل سنت را آشکارا به چالش نکشند، همین امر سبب شد نسبت به محتوا و ماهیت کتاب بصایرالدرجات، با نوعی از کتمان، طوری وانمود شده که گویا این کتاب متعلق به صفار قمی نیست. چالش دوم؛ یعنی وجود روایات غلوآمیز هر چند اندک در بصایر، ناشی از تفاوت مبانی و روش ابن داوود حلی با وی و متاثر از اختلاف معنا و مصادیق غلو، نزد محدثان و عالمان قرن چهارم شهر قم بوده است.

    کلیدواژگان: بصائرالدرجات، صفار قمی، امامت، غلو، علوم حدیث
  • علی افضلی* صفحات 66-98

    فیلسوفان مسلمان، ابتدا «علم» را  به «حضور معلوم نزد عالم»، تعریف می کنند و بر همین اساس، علم را به دو نوع حصولی و حضوری تقسیم می کنند و چون این تقسیم را حصر عقلی می دانند، آن را به علم خداوند هم تعمیم می دهند و از این رو این پرسش را مطرح کرده اند که علم الهی، حصولی است یا حضوری؟ مشاییان و اندکی دیگر از فلاسفه قدیم و جدید، هرچند علم خدا به خود را علم حضوری دانسته اند، علم او به مخلوقات را علم حصولی می دانند. اما سهروردی و صدرالمتالهین و تقریبا تمام پیروان آنها تا کنون، علم خدا به خود و ماسوی را علم حضوری دانسته اند. چون از زمان سهروردی تا زمان حاضر، قول به حصولی بودن علم خداوند، طرفداران بسیار اندکی دارد و تقریبا همگان علم الهی را علم حضوری دانسته اند، این مقاله به نقد و بررسی نظریه حضوری بودن علم خدا اختصاص دارد و نگارنده به استناد دلایل عقلی و نقلی در صدد اثبات این مطلب است که این نظریه، با وجود شهرت و رواج و مقبولیت آن، به ویژه از زمان ملاصدرا تا کنون، نظریه ای نادرست درباره علم الهی است و با حکم عقل و آیات و احادیث منافات دارد.

    کلیدواژگان: علم حضوری، ملاصدرا، علامه طباطبایی، علم خداوند
  • احمدرضا کرمی* صفحات 99-137

    امام صادق (ع) جایگاه مهمی در حدیث مسلمانان عصر خویش داشته اند با این وجود بخاری در کتاب الجامع الصحیح خود از ایشان روایتی نقل نکرده است که این موضوع مورد توجه بزرگان حدیث شیعه و عامه قرار گرفته است. در بررسی عوامل این پدیده، برخی به وجود راویان بد نام در بین حاملان حدیث حضرت و عدم وجود طرقی اعتمادآور برای صاحبان منابع خصوصا بخاری اشاره کرده اند در حالیکه به نظر می رسد این عامل، مانع اقبال به روایات امام صادق از سوی صاحبان منابع حدیثی عامه نبوده است. این پژوهش می کوشد، دسترسی بخاری به روایات امام صادق جهت استفاده در الجامع الصحیح را نشان دهد.

    کلیدواژگان: امام صادق، صحیح بخاری، طرق روایات بخاری، روایات امام صادق
  • فائزه محمدی*، محمد عترت دوست، بیبی سادات رضی بهابادی صفحات 138-169

    در منظومه معارف اسلامی، شناخت ویژگی های امام از اهمیتی بسیار برخوردار است، تا جایی که کسب معرفت در این خصوص، لازم و ضروری است. یکی از بهترین و معتبرترین منابع جهت شناخت هرچه بهتر اهل بیت عصمت و طهارت (عهم)، کلام ایشان در معرفی خود است که در بعضی موارد به صورت دعا در مجامیع حدیثی نقل شده است. در این پژوهش به منظور شناسایی بهتر جایگاه امام، شیون و مناصب و ویژگی های ایشان، به تحلیل محتوای دعای عرفه امام سجاد ع_  که پس از دعای عرفه امام حسینع از مشهورترین دعاها به شمار می آید _ پرداخته شده و از ره آورد تحلیل مضامین و دسته بندی موضوعات آن، به سوال های اصلی تحقیق، پاسخ داده شده است. یافته های این پژوهش که با روش «تحلیل محتوا» به مثابه یک روش تحقیق میان رشته ای و متن محور انجام شده، نشان می دهد که در دعای مذکور، 13 ویژگی خاص برای امام معصوم بیان شده است. مهمترین آنها متعلق به موضوع موید بودن امام به قدرت و نصرت الهی است. همچنین نتایج تحلیل محتوای دعای عرفه نشان می دهد که امام سجاد ع، چهار شان و منصب خاص و انحصاری برای امام در جامعه اسلامی تعریف کرده اند به طوری که از میان آنها، مرجعیت دینی امام، جایگاه نخست را در بین وظایف به خود اختصاص داده است. ضرورت انجام این تحقیق آن است که توجه به این ویژگی ها و شیون مختلف می تواند راهگشای مومنان در شناخت صحیح امام و به ویژه تشخیص رهبران حقیقی و الهی از رهبران باطل در عصرهای مختلف باشد.

    کلیدواژگان: امام سجاد (ع)، دعای عرفه، امامشناسی، ویژگیهای امام، شئون امام، روش تحلیل محتوا
  • اکرم حسین زاده*، محمد شریفی، سید محسن موسوی صفحات 170-190

    جعل حدیث از پدیده های آشکار در روایات اسلامی است. برخی از روایات جعلی از طریق شناسایی راویان آن مشخص می گردد. سند روایاتی که زنجیره افراد آن را وضاعان تشکیل داده اند، نشان از جعلی بودن حدیث است. ابن جوزی در الموضوعات به این افراد اشاره داشته و روایات مربوط به اینگونه افراد را نقل موضوعه به نام ثقات دانسته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی ضمن معرفی دو تن از افرادی که به نقل احادیث وضعی از ثقه معروفند، به بررسی روایات آنان پرداخته است. سلیمان بن ارقم متهم به وضع روایات از عایشه، ابوهریره، زهری، حسن بصری است. این افراد از دیدگاه شیعه توثیق نشده اند. محمد بن یونس نیز به نقل موضوعه از ثقات متهم است که سند احادیث وی بیشتر به معصومین منتهی می گردد. شرایط و عوامل محیطی رجالیان در وضاع و کذاب نامیدن راویان موثر است. نقل احادیث بدون بررسی، موجبات ضعف ابن ارقم و محمد بن یونس را در زمان خویش فراهم نموده در حالی که واضع حدیث نبوده اند. برخی از این احادیث با داشتن سند صحیح، به دلیل برخی شواهد مانند وجود «حدیث معارض»، «عدم سازگاری با علم»، «شبیه نبودن به کلام معصوم»، «متناسب نبودن با اعتقادات شیعه»، جعلی و موضوع دانسته شده اند. بنابراین امکان ورود روایات منتقله از اهل سنت به شیعه از طریق جعل سند صحیح نیز وجود داشته است.

    کلیدواژگان: سلیمان بن ارقم، محمد بن یونس، احادیث موضوعه، روایات منتقله، تدلیس
  • صفحات 191-194